loading...
جملات ناب عاشقانه
عـــــــرفــــان بازدید : 18 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (2)




آسمان می بارد گل می میرد

تو نه گل باش نه آسمان

زمین باش تا آسمان برای تو بگرید و گل برای تو بمیرد








عشق بها دارد

من و تو بودیم و یک دریا عشق

حالا من هستم یک دنیا اشک

آری عشق بها دارد







چه زیباست بخاطر تو زیستن وبرای تو ماندن وبه پای تو سوختن

وچه تلخ وغم انگیز است دور از تو بودن برای تو گریستن وبه عشق ودنیای تو نرسیدن

ای کاش می دانستی بدون تو وبه دور از دست های مهربانت زندگی چه سخت است









سخت است وقتی از بغض گلو درد می گیری و همه می گویند لباس گرم بپوش







سرمای نبودنت بدتر از سرمای زمستان است  به لرزه انداخته چهار ستون دلم را








خوشبختی من پیدا کردن تو از میان این همه ضمیر بود






سری را که درد نمیکند دست مال نمیبندند

اما سر من درد میکند برای دستی که مال تو باشد








می توان از آب و از نان ، و از جان خود حتی گذشت

ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت

عاشقان را جامه ای پوشیدنی جر چشم نیست

یا ز خیر عشق یا می باید از دنیا گذشت








همین که یاد ما هستی دمت گرم

همین که مرهم دردی دمت گرم

در این دنیا که مردم بی وفایند

همین که با وفا هستی دمت گرم








تو را چون آب دریا دوست دارم

به قدر خواب و رویا دوست دارم

سرکاری ! همه اینها دروغه

تو را من بیش از اینها دوست دارم








دلتنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست

در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست

با عشق تو شب را به سحرگاه رسانم

بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست









چه جمله ی عجیبی است دوستت دارم هر کسی میگوید

عاشقتر می شود و هر کسی میشنود بی تفاوت تر







کوچه ای را بود نامش معرفت

ساکنینش بامرام از هر جهت

گرچه بن بست بود مثل قلب من

آخرین خانه تو بودی خوب من








هوایت دستان سنگینی داشت

وقتی به سرم زد فهمیدم !









از فکر من بگذر خیالت تخت باشد

من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد

این من که با هر ضربه ای از پا در آمد

تصمیم دارد بعد از این سرسخت باشد

تصمیم دارد با خودش ، با کم بسازد

تصمیم دارد هم بسوزد ، هم بسازد







عشق بازی کار فرهاد است و بس

دل به شیرین داد و دیگر هیچکس

مهر امروزی فریبی بیش نیست

مانده ام حیران که اصل عشق چیست ؟







اینجا جاییست که پشت هر دوستت دارم هم نوشته است ساخت چین !








الهی من فدات بشم ، انگشتر طلات بشم

وقتی چشاتو تاب میدی ، مردمک چشات بشم









جلد گرفته ام عشقم را با خیال و خاطره

مبادا که تا بخورد حتی گوشه ی احساسم زیر دست این همه تنهایی








ارزان تر از آنچه که فکرش را بکنی بودی

اما برای من گران تمام شدی





دلتنگی من تمام نمی شود

همین که فکر کنم من و تو دو نفریم دلتنگتر میشوم برای تو





گفته باشم ! من درد میکشم

تو اما چشم هایت را ببند ، سخت است بدانم می بینی و بی خیالی

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط نفس در تاریخ 1392/12/19 و 0:39 دقیقه ارسال شده است

کوه باشی صخره هایت می شوم
اشک باشی دیدگانت می شوم
رود باشی چشمه سارت می شوم
دوست باشی دوست دارت می شوم

این نظر توسط نفس در تاریخ 1392/12/19 و 0:18 دقیقه ارسال شده است

انسانها
به ابخندی که بر لبها می نشانند
به احساس خوبی که بر جا می نهند
به دردی که از یکدیگر می کاهند
می ارزد
وما بودنشان را می خواهیم
زیرا وجودشان.زمین رازیباتر میکند


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    دوست دارید کدام یک از مطالب زیر را به وب اضافه کنم؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 83
  • کل نظرات : 49
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 54
  • بازدید ماه : 45
  • بازدید سال : 460
  • بازدید کلی : 2,422
  • کدهای اختصاصی

    ابزار امتیاز دهی

    بهترین وب سایت عاشقانه جملات ناب عاشقانه را با ما تجربه کنید

    ::